۱۳۸۹ آبان ۶, پنجشنبه

ترور و تروریست بخش دوم





ترور و تروريست بخش دوم :  ما در بخش اول به اين نتيجه رسيديم كه ترور ماهيتاً در چند بخش بايد مورد بررسي قرار بگيرد :(( يك )): علت ترور بررسي شود . ((دو)): شخصيت ترور شده . ((سه )) : ترور كننده. ((چهار )): آيا همه ترور ها مردود است؟ ((پنج)): مجوز ترور از طرف كي باشد مجاز و مشروع است.
و حالا ميخواهيم بررسي كنيم كه چرا تعدد راي در مجوزها جهت انجام ترور ايجاد شده است؟؟؟وقتي به اين موضوع ميخواهيم رسيدگي كنيم بايد توجه داشته باشيم كه تعدد آيينها ، ايدولوژيها ، مسلكها و مكاتب ، باعث اصلي اين تعدد افكار در جهت مسئله ترور است .
سياستمدارها((خصوصاً غربيها)) براي آزادي بيشتر در اقدامات خود عمدتاً بصورت مخفي تشكيلاتي را براي اين كار ايجاد ميكنند ، و گاه نيز با توجيهاتي  كه بر گرفته از قوانيين استكباري خود شان ميباشد بصورت علني به اين اقدام دست ميزنند و در هر دو مورد چون خود فاعل آن هستند مجاز ومشروع ميدانندو هر نوع حركتي كه بر گرفته از دفاع از حقوق انساني و مخالفت عليه استكبار و سياستهاي ناجوانمردانه آنها باشد را يك عمل غير مشروع و غير مجاز ميدانند. بنابراين همانگونه كه قبلاً نيز به آن اشاره گرديده بود بهترين راه تشخيص براي مجاز وغير مجاز بودن آن در گام اول مذهب است و در بررسي دوم نوع مذهب است كه با يك بررسي منطقي و اصولي بايد به اين نتايج رسيد. ولي آنچه مسلم است اگر اختيار مجوز در دست بنده باشد هرچه زمان به جلو برود اوضاع از اين كه هست بدتر خواهد شد. و تنها راه كنترل و تعديل در مجازاتها راه الهي و استنباط از احكام الهيست .
هرچند لازم به ذكر استكه عمدتاً كساني كه خود را مدافع حقوق بشر ميدانند و كرسيهاي بين المللي را اشغال كرده اند سردمداران تروريست جهاني هستند و به اسم تلاش براي مردم كشورشان هر گونه ظلم و ترور شخصيتهاي مزاحم را مجاز ميداند . در حالي كه خود مدعي داشتن ديني هستند كه سر شار از محبت است!! در حالي كه خود بويي از محبت نبرده اند.
جنگها و حضور غير مشروع در كشورهاي مختلف جهان سوم همگي حاكي از سياست هاي نامشروع آنهاست. كه متاسفانه بعضي از خود بيگانه داخلي در هر كشوري كه آنها قدم ميگذارند بانيان گسترش همان فرهنگ و سياست نا مشروع هستند و براي انحراف افكار عمومي و توجيه در علت حضورشان ، با بمب گذاريها و كشتار مردم بي دفاع كه به دست عوامل خودشان انجام ميگيرد ، سعي در موجه جلوه دادن حضور خودشان دارند و فكر ميكنند مردم مثل خود آنها خر هستند و نميفهمند. ولي چرا بعضي در داخل هر كشور با همدستي و خيانت به ملت خود آب به آسياب دشمن ريخته و اينگونه خود را فدايي غربيان ميدانند ، ميتواند چند علت اساسي داشته باشد.  اولا ً دوري از دين و ايمان و باور به وجود خداوند  و روز جزا .از مورد اصلي ميباشد كه ميتواند يك نفر را انسان و يا انسان نما كند.  ثانياً  عقده هاي روحي و رواني و عشق به تفريحات دنيوي و لذتهاي خارج از اندازه و......................باعث ميشود كه يك نفر بدنبال كسب درآمدهاي غير مشروع باشد كه يك راه آن خيانت است و غافل از اينكه خود نيز يكي از قربانيان همين خيانت است و وقتي متوجه اشتباهات خود ميشوند كه جاي جبران نيست. مثل راه دادن دزدان توسط يكي از ساكنان يك منزل است كه اموال خود او نيز در اين ورود مورد سرقت قرار ميگيرد و  خود آن شخص نيز متضرر ميشود.
ثالثا ،: گاه پيش ميآيد كه يك مكتب و يا شخصيتهاي سياسي يا مذهبي از يك خود خواهي كاذب و تصور بر اينكه چون تعدادي طرفدار دارند پس مجاز به ورود در ذات هر مسئله اي هستند و ايمان كاذب به اين باور غلط ، آن شخص يا بانيان آن مكتب را وادار به حركت در مسيري ميكند كه به اشتباه درست ميدانند كه تنها را نجات شناخت بيشتر به مباني و دوري از خود خواهي و خود رايي است . تا با عنايت به فضل و رحمت خدا در مسير در ست قرار گيرند
لذا در پايان باز تاكيد ميكنم كه هيچ شخص ، گروه، دولتمردي ، حق دادن مجوز به قتل افراد بصورت فردي و جمعي نخواهد داشت مگر آنكه ريشه منطقي ، مذهبي ، الهي داشته باشد كه عموما، چون احكام الهي با فطرت انسانها نيز منطبق است ، تشخيص آن در صورتي كه با توكل به خدا و عدم اعناد و كينه ورزي باشد ، آسان است. و بايد فقط در راستاي مجوزهاي الهي باشد.


هیچ نظری موجود نیست: